امیر تتلو به مثابه یک لیبرتین
نویسنده: امیر سعیدی

امیرحسین مقصودلو که بیشتر با نام صحنهای تتلو شناخته شده است، خواننده، یا به گفتهی خودش”تولید کننده“، پرطرفدار معاصر ایران است، که حساب اینستاگرام او در ۲۵ آوریل ۲۰۲۰ با بیش از چهارمیلیون دنبال کننده بسته شد. با این اتهام که از دختران زیر سن برای پیوستن به حرمسرای تتلو دعوت کرده بود. اما بسته شدن صفحهی اینستاگرام این خواننده مسئله اصلی نیست، سؤال اینجاست که چرا امیر تتلو در این سالهای اخیر در معرض عشق و نفرت میلیونها ایرانی بوده است به گونهای که می توان نامش را در شبکههای خبری مانند بیبیسی و گاردین مشاهده نمود. آیا واقعاً یک پتانسیل خودجوش در شخصیتش وجود دارد که او را اینچنین مشهور میسازد؟
با توجه به آنچه که بر تتلو به عنوان یک فرد تا کنون گذشته است، میخواهم این را بگویم که امیر تتلو قربانی یک سیستم سرکوبگر بوده است که توانسته ایدههای سرکوب شدهاش را در نوشتن و ساختن موسیقی به کار گیرد، خوب یا بد موفق به جذب قابل توجهی مخاطب شد. اگر ما بپذیریم که این تبدیل فشار و سرکوب به موسیقی نوعی والایش در تتلو محسوب میشود، آنگاه باید به خاطر داشته باشیم که والایش دو چهره دارد، تخریب و آفرینش که تکرار این چرخه باعث تجربهی دردناک می شود۰
در مورد تتلو، به راحتی می توان حضور این چرخهی تخریب و آفرینش را تشخیص داد. او برای تولید موسیقیاش مرتباً خود را تخریب می کند. خالکوبیهای صورتش پس از بازداشت در ترکیه نمونهی بارز تمایلات خویشتخریبگریِ وی است که میتوان آنها را نمادی از اعتراض به شرایط و فشاری دانست که بر او وارد میشود. وی در آخرین مصاحبهی خود با بیبیسی گفت نباید مردم را به خاطر ظاهرشان قضاوت کنیم، چرا کسی که خالکوبی دارد نمیتواند در جامعه نقش تولید کننده داشته باشد. تتلو مدتی برای تبلیغاتِ ریاست جمهوری نیز با ابراهیم رئیسی همکاری کرد؛ او در کنار یک روحانی با بدنی پر از خال کوبی نشست و با این کار خود را در معرض دیدهی قضاوتگر عموم قرار داد، تنها با داشتن یک هدف در سر، دریافت کمترین حق خود به عنوان یک خواننده یعنی مجوز برای موسیقی و کنسرت در ایران۰
همین بیپروایی و سویهی تخریبگری تتلو است که او را در معرض چنین احساستِ رادیکالِ عمومی قرار میدهد و حتی و باعث میشود که نظام قدرت در ترکیه هم برایش یک روز خوش باقی نگذارد. وگرنه این همه متخلف و اختلاسگر به راحتی از مرز ها خارج میشوند، و پلیس اینترپل اقدام خاصی در جهت دستگیریشان به عمل نمیآورد. مسألهی اصلی اینجاست که امیر تتلو پتانسیل تبدیل شدن به یک چهرهی پر طرفدار در میان نسل جدید ایران را دارد که این امر میتواند تأثیر به سزایی در مراتب قدرت و کنترل رفتار جمعیت داشته باشد. از این رو، صلاح بر این است که از محبوبیت این خواننده به هر روشی کاسته شود. او انعکاس صدای نسل جدید است و برای همین هم در میان آنها این قدر طرفدار کسب کرده. نسل به اصطلاح بی بند و بار که محصول نظامی سرکوبگر و سانسورچی است۰
اما این حراس از محبوب شدنِ تتلو از کجا میآید؟ برای پاسخ به آن ابتدا از اینجا شروع میکنم که آنچه امیر تتلو را اینقدر محبوب میسازد تنها موسیقی و سبک او نمیتواند باشد، بلکه بیشتر به نظر میآید که یک حس همذاتپنداری و صمیمیت میان او و طرفدارانش وجود دارد، و اینطور به نظر میرسد که این حس صمیمیت فراتر از آن حس هواداری معمول بین یک هنرمند و طرفدارش است. لذا، یکی از دلایل ایجاد حس همذاتپنداری مخاطب با او همین مسألهی سرکوب شدنش است؛ او ممنوع شد، دستگیر شد، زندانی شد، از او سوء استفادهی سیاسی شد، از کشور خارج شد، در مملکت غریب و بدون گذرنامه بازداشت شد، صفحه اینستاگرامش دو بار با بیش از چهار میلیون دنبال کننده بسته شد. و تمامی این فشارها و سرکوبها، و مقاومت او در برابر آنهاست که این حس همذاتپنداری و دلسوزی را در میان مخاطبان او بر میانگیزاند و محبوبیت او را دو چندان میسازد۰
اما نکتهی دیگر که باید به آن اشاره کنم، لیبرتین بودن امیر تتلو است. همانطور که میدانیم، در تعریف عامیانه لیبرتین یعنی آن کسی که از چهارچوبهای اخلاقی تبعیت نمیکند و لذتجویی برای او در ارجحیت است. در واقع یک لیبرتین به دنبال افزایش لذت و کاهش رنج است و از این رو نمیتوان او را در بندِ بایدها و نبایدهای اخلاقی تعریف کرد. ولی چیزی که میباید در نظر داشت همان ژوئسانس یا رانهی تخریب در فراسوی لذت است؛ این همان اصلیست که فروید در مقالهی فراسوی اصل لذت (۱۹۲۰) به آن اشاره میکند، لذتجوییِ مفرط چیزی نمیتواند باشد به جز تخریبگری؛ بر این اساس، حالا میتوانم بگویم که دلیل این لذتجوییِ مفرط و خویشتخریبگری تتلو چیزی نمیتواند باشد جز تحت سرکوب مداوم و پی دی پی بودن. سیستمی که همیشه در نهی او بوده است حالا توسط خود او نهی میشود. و دوباره میبینیم که این لیبرتین بودن، این در چهارچوب اخلاقیات نگنجیدن، از یک طرف تتلو را رو به خویشتخریبگری میبرد و از طرف دیگر دامنِ نظام سرکوبگر را میگیرد؛ بنابراین از دیدگاه طرفدارانش او میتواند به قهرمانی جُرکش تبدیل شود که راه آزادی از سرکوب را به آنها نشان داده است۰
از آنجا که لیبیرتینیسم برای افرادِ پایبند به اصول اخلاقی و دینی نوعی بی بند و باری محسوب میشود، و از آنجا که امیر تتلو به دلیل نوع ارتباطش با مخاطبِ خود (به خصوص در نسل جدید ایران) امکان شیوعِ این به اصطلاح بی بند و باری را ایجاد میکند، بنابراین جایگاه او در مناسبات قدرت باید از او گرفته شود، چرا که تتلو عامل بر هم زدن این تعادل قدرت در نظام کنترلگر ایران است. محبوبیتِ بیش از حد او و وجود چنین صمیمیتی بین او و طرفدارانش او را ابژهی عشق و نفرت یک ملت میسازد. این منجر به ایجاد تقابل میشود بین آنان که همچنان پایبند اصول اخلاقی و سنتگرایی در ایران هستند و آنان که خواهان تغییر و فراروی از این فشار و سرکوب در سیستم حاکم میباشند. بنابراین محبوبیت تتلو یک خطر جدی برای دارندگان قدرت محسوب میشود۰
با نگاهی روانکاوانه می توان گفت امیر تتلو کاملا در زمان حال زندگی می کند. او پیچیدهگیهای شخصیتیاش را از جامعه پنهان نمیسازد، همان جامعهای که از او همانی را ساخته که امروز هست. او کارهایی را میکند که هر فرد عادی در زندگی خصوصیاش ممکن است انجامدهد، اما آنها را در معرض عموم به نمایش میگذارد و این همان چیزی است که او را از اغلب چهرههای هنری ایران جدا میسازد. آنها اکثرا زندگی خصوصی خود را پنهان می کنند یا از زاویهی تحریف شدهای به نمایش میگذارند تا از قضاوتهای عمومی در امان باشند۰
با توجه به این موضوع ، اکنون می توانیم به سؤال مطرح شده در پاراگراف اول پاسخ دهیم. تتلو در معرض عشق و نفرت میلیونها ایرانی است زیرا همه به واقعیت او دسترسی دارند، و واقعیت شخصیتی یک فرد می تواند برای دیگران غیرقابل تحمل باشد چرا ممکن است بخشی از خویش را در آن واقعیت ببینند؛ واقعیتی که یا ایدهآل آنهاست و یا احتمالاً در تمام طول زندگیشان از آن فراری بودهاند. به نظر من، تتلو مصداق یک لیبرتین است که بدون توجه به کلیشه اصول اخلاقی عمل میکند. او آنچه را که فکر می کند درست است انجام می دهد و با عواقب آن نیز روبرو می شود. برخی ممکن است او را محبوب بدانند و برخی معتقدند که او یک هیولا است. اما هرچیزی که هست، او محصول یک جامعهی سرکوبگر است و با این حال او همانی هست که هست، در راه تبدیل شدن به امیر تتلو۰
منابع
فروید، فراسوی اصل لذت (۱۹۲۰)۰